آشنایی اجمالی با برخی از رمز ارز ها و بلاک چین ها
در یک نگرش بنیادی ، به هر یک از پروژه های فعال در حوزه رمزارز ، به دید یک استارت آپ نگاه کنید ؛ در این نگرش نوین ، درآمد و درآمزایی قطعا اولویت ما نیست هرچند در انتها ، جزو اهداف ما قرار خواهد گرفت؛
در این راستا ، Cryptoassetها در سه گروه کلی طبقه بندی می شوند؛
— گروه اول : داراییهایی که ارز / پول / سرمایه بوده اصطلاحا SOV یا Store Of Value نامیده می شوند ( در پرداختها ، تسویه ها و تراکنشهای مالی کاربرد دارند) ؛ این گروه خود واجد سه زیرگروه است:
الف) ارزهای عمومی یا General SOV چون بیت کوین، لایت کوین و .. که کاربردشان عمومی / جنرالست؛
ب) ارزهای محرمانه چون مونرو و زی_کش
ج) ارزهایی چون ریپل ، استلار و … که اصطلاحا Payment Settlement نامیده شده و در تسویه حساب کاربرد دارند.
— گروه دوم : مواردیکه بعنوان زیرساخت بلاک چین عمل می کنند؛ قطعا این گروه ، با داشتن تقاضای همیشگی ، روتد رو به رشدی را در درازمدت تجربه خواهند کرد؛ این گروه نیز واجد سه زیرگروه اصلیست؛
الف) پلتفرمهای قرارداد هوشمند چون اتریوم ، نئو ، زیلیکا ، سایبرمایلز و استراتیس
ب) پلتفرمهای رابط که ارتباط میان بلاک چینها را سر و سامان می دهند (اصطلاحا Inter operability) ؛ مواردی چون Ark ، آیکون ، اتم ، پولکادات
ج) دیگر ابزارها با کاربرد Discovery در حوزه بلاک چین چون استاتوس و نبولاس
— گروه سوم ؛ ارزهایی با کاربری خدماتی که می توانند مالی باشند و یا غیر مالی
الف) مالی چون صرافیها ( بی ان بی ) ؛ داراییهای توکنیزه (پولی مت و نم ) ؛ مدیریت دارایی (سیندیکاتور، آیکونکمی) ؛ استیبل کوینها ؛ وام دهی چون Aave
ب) غیرمالیها چون رسانه های اجتماعی / سوشال مدیا (Kin و Steem) ؛ بازی و قمار (Funfair و WAX) ؛ ذخیره دیتا ( MaidSafeCoin ، Siacoin ، فایل کوین و استورج) ؛ محاسبه و گامپیوترینگ (Golem و iExec RLC)
البته جز این سه دسته گروه های دیگری نیز قابل بررسی می باشند لیک مهمترین موارد را می توان در این سه گروه جای داد.
— Stablecoins;
Examples: Tether (USDT), TrueUSD (TUSD), DAI, Tether Gold (XAUT)
— Payments and Money Transfers;
Examples: Bitcoin (BTC), Ripple (XRP), Stellar (XLM)
— Smart Contract Platforms;
Examples: Ethereum (ETH), EOS, NEO
— Privacy Coins;
Examples: Monero (XMR), DASH, Zcash (ZEC)
— Exchange Tokens;
Examples: Binance Coin (BNB), FTX Token (FTT), KuCoin Shares (KCS) – soon: AAX Token (AAB)
— Digital Identity;
Examples: CIVIC (CVC), Project PAI (PAI)
— Social Applications;
Examples: STEEM, Status Network Token (SNT), ReddCoin (RDD)
— Digital Advertising;
Examples: Basic Attention Token (BAT), DAD, Carry (CRE)
— Data Storage, IoT, and AI Solutions;
Examples: STORJ, IOTA (MIOTA), Cortex (CTXC), DxChain Token (DX)
— Blockchain Gaming;
Examples: Enjin Coin (ENJ), Decentraland (MANA)
— Borrowing, Lending, and Other DeFi Solutions;
Examples: SALT, NEXO, WAVES
— Healthcare;
Examples: Solve Care (SOLVE), Doc.com Token (MTC), Dentacoin (DCN)
“بهترست در سبد سرمایه گذاری شما بین ۵ تا ۱۰ ارز وجود داشته باشد؛ بیت کوین : ۵۰ درصد کل دارایی / ارزهای بین رنک ۲ تا ۲۰ : ۲۰ درصد (۵۰ درصد این گروه هم اتریوم) / ارزهای بین رنکِ ۲۰ تا ۱۰۰ : ۲۰ درصد / ارزهایی با رنکِ بالاتر از ۱۰۰ : ۱۰ درصد”
نگاهی به اکوسیستم دیفای ؛
– Token swap and Dex
– Oracles (band / chainlink)
– Lending (Aave /kava/ Compound)
– Tokenized crypto
– Aggregators
– Prediction market (Augur / Flux)
– Native front end (Zapper,…)
– Wallet
قطعا آینده به Decentralized Artificial Intelligence (DeAI) توجه بیشتری خواهد کرد ؛ مفاهیمی چون iota ، سینگولار و ….
- ارزهای دیجیتال باثبات یا stable coins : این رمز ارزها دارای ارزش ثابتی هستند.
استیبل کوین نوعی کریپتوکارنسی است که برای کاهش نوسانات قیمت و البته بهعنوان ذخیره ارزش و ابزاری برای مبادله ایجاد شده است. استیبل کوینها جهت حفظ نرخ و ثبات قیمت از راهکارهای مختلفی بهره می برند:
— وابستگی به یک «دارایی با ارزش ثابت» اعم از دلار و … (کلاترال) ؛ استیبل کوینهای دارای پشتوانه ارز فیزیکی را میتوان مطمئنترین ارز دیجیتال برای کاربران معمولی دانست لیک ساختار متمرکز آنها ، مستعد آسیبپذیری و ریسکهای مختلفی چون ورشکستگی نهاد مرکزی، رکود اقتصادی و … بوده از سوی دیگر نیازمند اعتماد به عملکرد نهاد مرکزی بوده برای تأیید اعتبار حسابها، نیازمند ممیزی خارجی می باشند / جهت تایید گواه اثبات ذخایر یا Proof of Reserve (وگرنه همچون تتر ، عدم همخوانی در تتر ازاد شده و دلار پشتوانه قرار گرفته نشان از چاپ / تولید بی پشتوانه تتر در بازه های مختلف دارد)
— وثیقه و پشتوانه ای چون کالا (نظیر طلا) یا ارز دیجیتال دیگری چون اتریوم ( در دای بعنوان یک استیبل کوین) ؛ / دیجیکس گلد (DGX) یکی دیگر از پروژههای استیبل کوین IOU متمرکز دیگر میباشد که به جای پول فیات دارای پشتوانه طلا میباشد. هر توکن DGX توسط یک گرم طلا پشتیبانی میشود.
— تنظیم عرضه و تقاضا از روشهای مختلف در ارزهای فاقد پشتوانه ؛
چگونه میتوان قیمت کوینها را بدون هیچ وثیقهای ثابت نگه داشت؟ جواب این سوال را باید در سهام سینیورژ (Seniorage Shares) پیدا کرد، مفهومی که توسط رابرت سمز در سال ۲۰۱۴ ابداع شد. سهام سینیورژ از یک قرارداد هوشمند برای تقلید از بانک مرکزی استفاده میکند، جایی که سیاست پولی تنها یک قانون دارد: ارزهای خود را با قیمت ۱ دلار صادر کنید. به عبارت دیگر، اگر قیمت استیبل کوین بیش از حد بالا رود، این شرکت کوینهای جدیدی را ایجاد خواهد کرد و در صورت پایین رفتن قیمتها، کوینهای خود را خواهد سوزاند. بیسیس یکی از پروژههای نامآشنا میباشد که دارای استیبل کوینهای غیروثیقهای میباشد. توکن بیسیس از طریق مدیریت ذخیره بر روی چین (On-chain supply management) تثبیت میشود. زمانی که قیمت بیسیس خارج از تعادل است، قرارداد هوشمند ذخیره موجود را افزایش یا کاهش میدهد تا قیمت را به ۱ دلار برگرداند. در صورت پایین بودن توکنهای بیسیس، قرارداد هوشمند ذخیره را از طریق سوزاندن کوینها کاهش میدهد. از سوی دیگر، اگر قیمت بیسیس بیش از حد بالا رود، قرارداد ذخیره را افزایش خواهد داد.
مثالی دیگر ؛ میکر (Maker) یک پلتفرم قرارداد هوشمند در زنجیره اتریوم است که از طریق یک سیستم پویای CDP از ارزش استیبل کوین DAI پشتیبانی میکند که جنبه های متعددی دارد، از جمله آنها می توان به دو ارز دیجیتال، یک قرارداد هوشمند و اکوسیستمی که وابسته به بلاک چین اتریوم است، اشاره نمود. اولین مولفه میکر استیبل کوین DAI می باشد. دومین مولفه میکر، کوتاه شده عبارت Collateralized Debt Position یا همان CDP است؛ در حقیقت CDP قرارداد هوشمندی است که اتریوم را ذخیره می کند و کوین DAI را بر روی بلاک چین صادر میکند که اتریوم به کار رفته به عنوان وثیقه عمل میکند. این دقیقا مانند یک وام بانکی است که از دارایی های مادی به عنوان وثیقه استفاده میکند. مولفه نهایی، ارز دیجیتال MKR است. دارندگان توکن MKR مسئول حفظ درستی و صداقت شبکه، مدیریت وثیقه CDP و تضمین مدیریت سازگار میباشند.
لطفا به عنوان سرمایه ، بسراغ استیبل کوینهایی بروید که قابلیت دستکاری کردن نداشته باشد ( غیر متمرکز چون DAI) و دارایی های خود را به صورت درازمدت پلتفرمهای متمرکزی چون تتر قرار ندهید. علت این تذکر را در بررسی قراداد هوشمند پشت پروژه تتر می توان یافت؛
– امکان غیرفعال کردن آدرس قبلی و تغییر و آپگرید کردن آدرس جدید تنها توسط Owner ؛
– از بین بردن توکنهای بلاک شده در یک آدرس ( بالانس بلک لیست در لحظه صفر خواهد شد )
– امکان متوقف و Pause شدن قرارداد توسط صاحب آن
از سوی دیگر ، تتر متعلق به یک صرافی متمرکزست (بیت فینکس) که بالذاته از قوانین بین المللی تبعیت می کند و می تواند ما را متضرر کند. (اگر تتر دارید ، حواستان به قوانین و محدودیتهای صرافی بیت فینکس باشد.)
- اتریوم ؛
اتریوم ، نسل دوم ارزهای دیجیتال است. این ارز تازه نفس، با هدف هوشمندسازی فرایندها و ایجاد فضایی برای اجرای برنامههای غیر متمرکز و خودکار ایجاد شد. اتریوم در تاریخ ۳۰ جولای ۲۰۱۵ و به سرپرستی جوان ۲۳ ساله روسی، «ویتالیک بوترین» پا به عرصه ارزهای دیجیتال گذاشت.
آنچه سبب افزایش تقاضا برای این بلاک چین شد ، قابلیت پیاده سازی قراردادهای هوشمند بود؛ همان چیزی که امروزه بعنوان محدودیت ( کاهش Scalability) برای اتریوم محسوب می شود (عامل افزایش گس فی و …. )
نکته : راه حل موقت بهبود Scalability / مقیاس پذیری اتریوم ، پروژه های لایه دوم هستند لیک درمان اصلی ، بهبود ساختار خود بلاک چین اتریوم است؛
پروپوزال های بهبود شبکه اتریوم (Ethereum Improvement Proposal) که به طور خلاصه به آن ها EIP می گویند، زمینه ای برای ارتقا و بهبود این شبکه به صورتغیر متمرکز ایجاد کرده است. EIP در واقع یک نسخه طراحی شده به منظور به روز رسانی یا اضافه شدن یک ویژگی یا تغییر در شبکه اتریوم است که به جامعه اتریوم ارائه می شود. ( همانند BIP که یک استاندارد مشخص برای ارائه طرحهای پیشنهادی تغییر پروتکل بیت کوین یا در برخی موارد منابع اطلاعاتی برای جامعه کاربران بیت کوین است.) در واقع EIP , بستری فراهم کرده است که تمام برنامه نویسان بتوانند در زمینه ارتقای شبکه و حل کردن مشکلات آن مشارکت داشته باشند و نظرات خود را بیان کنند. این بستر که تحقق آن به کمک گیت هاب صورت گرفته است، باعث شده است که اتریوم از قابلیت های برنامه نویس های بیشتری بتواند بهره ببرد. البته باید در نظر داشته باشیم که ساختار غیر متمرکز همیشه هم خوب نیست و ممکن است هیچ وقت توافقی حاصل نشود! به همین جهت بسیاری ویتالیک را رهبر برنامه نویسان اتریوم می دانند چرا که وی تاثیر به سزایی در پیاده سازی ایده ها و بهبود شبکه اتریوم داشته است. (فراموش نکنیم که ویتالیک خالق اتریوم است و همچنین باید از وی تشکر کنیم که با وجود همچین بستری شبکه اتریوم متکی به یک شخص نیست) ؛ پروژه هایی چون ADA ، EOS و DOT آمده اند تا مشکل مقیاس پذیری اتریوم حل شود.
اصطلاح ERC مخفف عبارت Ethereum Request for Comments و به معنای استاندارد ساخت توکنست. وقتی پروژه ای روی بستر اتریوم ساخته میشود باید از قوانین پروتکل مربوطه پیروی کند. بیش از ۷ استاندارد مختلف در بستر اتریوم وجود دارد که هر یک واجد ویژگیهای خاص خود هستند؛ ERC20 بیستمین پیشنهادی بود که مورد پذیرش واقع شد. این پیشنهاد در سال ۲۰۱۵ مطرح شده در سال ۲۰۱۷ به طور رسمی تایید شد. این استاندارد با وجود مشکلاتی که دارد محبوب ترین استاندارد Token شبکه اتریوم است که اکثر ارزهای روی شبکه اتریوم از این استاندارد توکن بهره می برند. دو نمونه از پروژه هایی که از این استاندارد Token بهره می برند عبارتند از EOS و SAND.
درحالیکه بین توکن های ERC-20 هیچ تفاوتی نیست لیک استاندارد دیگری موسوم به ERC-721 وجود دارد که امکانی را فراهم می آورد تا از این به بعد بین توکن ها تفاوت ایجاد شده و ارزش انها با توجه به کم بودنشان ارزشگذاری شود ( با کمک این استاندارد شما می توانید توکن های NFT را خلق کنید)
افزوده شدن قابلیت به یک بلاک چین ( مثل قابلیت قرارداد هوشمند )، در حقیقت ایجاد یک فورک جدید بر بستر آن بلاک چینست. در این میان ، هر استانداردی واجد مزایا و معایب نیز سختی ها و محدودیتهاییست که هنگام تصمیم به نگارش قرارداد هوشمند باید مورد توجه قرار گیرد. در برخی پروژه ها شرایط بسیار تسهیل شده و در برخی شرایط و ظرایف پیچیده تری در نظر گرفته شده.
شما میتوانید یک قرارداد هوشمند طراحی کنید و برای توسعه و گسترش آن از شبکه Elrond استفاده کنید. این شبکه بلاک چین با تمام زبانهای برنامهنویسی سازگار است اما کدها باید با WebAssembly کامپایل شوند. بعد از طراحی قرارداد هوشمند، برای ارائه آن به عنوان امکانی برای سرمایهگذاری جمعی، میتوانید از Elrond کمک بگیرید تا کاربران با خرید eGLD در طرح شما شریک شوند.(تسهیل در طراحی قرارداد هوشمند بر بستر الروند)
قابلیت اتریوم در سوار کردن قراردادهای هوشمند ، سبب شده تا این اکو سیستم ، امروزه بعنوان ملکه بازار رمز ارزها شناخته شود؛
در حالیکه یک قرارداد معمولی، توافقی بین دو یا چند شخص است که آنها را به چیزی در آینده متعهد میکند ، قرار داد هوشمند بهره مندی از فناوری بلاک چین در ثبت همان قراردادست که ما را از اعتماد کردن به واسطهها بینیاز میکند ؛ به عبارت دیگر، قرارداد هوشمند کدی است که روی بلاک چین فعال میشود تا بدون نیاز به واسطهها، شرایط یک توافقنامه بین دو طرف را بررسی و اجرا کند.
زمانی که یک قرارداد هوشمند بر روی یک بلاک چینِ آزاد مثل اتریوم اجرا شود، دیگر قابل توقف نیست و هیچکس نمیتواند جلوی اجرای آن را بگیرد. با قراردادهای هوشمند میتوان برنامهها و پروژههایی را ساخت که بدون هیچگونه واسطه و از کارافتادگی تا ابد به کار خود ادامه دهند. به این برنامهها برنامههای غیرمتمرکز (Dapp) هم میگویند. حتی خودِ برنامهنویس قرارداد هوشمند هم نمیتواند کد قرارداد هوشمند ثبت شده در بلاک چین را تغییر دهد.
در قراردادهای هوشمند ، متن و مفاد قرارداد به صورت یک تراکنش و عنوان ورودی وارد بستر بلاک چینی منتخب شده سپس نودها با استفاده از ماشین مجازی اتریوم (EVM) خود و ورودی دریافت شده، قرارداد را اجرا میکنند. (گفتیم که ماشین مجازی اتریوم فضایی مجازی برای اجرای قراردادها است. )
سوال : چرا امروزه اتریوم به فکر ایجاد اتریوم 2 افتاد و با فورکهای مختلف سعی در بهبود عملکرد خود دارد؟
— سهگانه یا مثلث مقیاسپذیری، یک چالش معروف در دنیای بلاک چین است که از سه ضلع «مقیاسپذیری»، «تمرکززدایی» و «امنیت» تشکیل میشود. ایده اصلی سهگانه مقیاسپذیری یا Scalability trilemma که برای اولین بار ویتالیک بوترین، خالق اتریوم به آن اشاره کرده، این است که هیچوقت هر سه مؤلفه این سهگانه بهطور همزمان محقق نمیشوند و همیشه یکی از آنها قربانی سایرین میشود. بهعنوان مثال، برای رسیدن به مقیاسپذیری و امنیت، باید تمرکززدایی را قربانی کرد و برای حفظ امنیت و تمرکززدایی، باید از مقیاس پذیری چشم پوشی کرد. برای مثال بلاک چین بیت کوین ترجیح داده به قیمت از دست دادن مقیاسپذیری، امنیت شبکه خود و همچنین تمرکززدایی آن را حفظ کند و به الگوریتم اجماع اثبات کار پایبند بماند. در مقابل، بسیاری از بلاک چینها برای دستیابی به مقیاسپذیری و افزایش تعداد تراکنشها در واحد زمان، به استفاده از الگوریتم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (DPoS) روی آوردهاند و با کاهش تعداد نودها، بهنوعی تمرکززدایی را قربانی کردهاند.
در این میان پروژه های لایه دوم آمده اند که افزایش مقیاسپذیری را بدون نیاز به قربانیکردن امنیت و تمرکززدایی ایجاد کنند؛ رواقع رشد سریع امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، توکنهای غیرمثلی (NFT) و بازیها باعث افزایش استقبال از بلاک چین اتریوم شده و آن را با مشکل ازدحام مواجه کرده است. با توجه به اینکه ظرفیت فعلی شبکه اتریوم بهاندازهای است که تنها ۱۵ تراکنش بر ثانیه را پشتیبانی میکند، این ازدحام به ایجاد گلوگاهها و افزایش کارمزد تراکنشها منجر میشود. همچنین، برخی از نرمافزارهای غیرمتمرکز (dApp) که روی بلاک چین اتریوم ساخته شدهاند، گاهی بهخاطر این ازدحام غیرقابلاستفاده میشوند.
این مفهوم میگوید اگر پروژهای میخواهد مقیاسپذیری بالایی داشته باشد، باید تمرکززدایی و در پی آن، امنیت را قربانی کند و اگر پروژهای قصد دارد به ویژگی تمرکززدایی پایبند بماند، باید از مقیاسپذیری بگذرد.
شاردینگ راهکاری است که بار پردازش را به قسمتهای کوچکتر تقسیم میکند و به این طریق، ظرفیت و سرعت شبکه را افزایش میدهد. شاردینگ بهعنوان راهکاری ارائه شده است که بهلحاظ تئوری میتواند با کمترین هزینه، به چالشهای مقیاسپذیری بلاک چین غلبه کند. به بیان ساده، شاردینگ یعنی تقسیم یک پردازش بزرگ به پردازشهای کوچکتر؛ فرض کنید قصد تکمیل یک جورچین ۱,۰۰۰ تکه را دارید. به جای آن که تمام ۱,۰۰۰ تکه را روی میز بریزید و شروع به چیدن آنها کنید، میتوانید آنها را بر اساس رنگ تکهها جدا کنید و سپس کار تکمیلش را انجام دهید. این دستهبندی باعث میشود بررسی تکههایی که برای بخش خاصی هستند، آسانتر و سریعتر باشد.
سرعت تراکنش یک رمزارز بهمعنای توانایی آن در زمینه پردازش و ذخیره کرده دادهها است. تنها چیزی که باید در محاسبه سرعت تراکنش بدانید، این است که هر بلاک تا چه اندازه بزرگ بوده، یک تراکنش متوسط تا چه اندازه بزرگ است و همچنین هر چند وقت یکبار، یک بلاک جدید به بلاکچین اضافه میشود؟
بنابراین اگر حجم بلاکهای بیتکوین، یک مگابایت (یک میلیون بایت) بوده و هر تراکنش متوسط آن نیز حدود 400 بایت حجم داشته باشد، آنگاه میتوان گفت که هر بلاک بیتکوین در حدود 2600 تراکنش را در خود جای میدهد. در نهایت نیز به این دلیل که در هر 10 دقیقه، یک بلاک جدید به بلاکچین بیتکوین اضافه میشود، آنگاه میتوان گفت که در هر ثانیه حدود 5 تراکنش در این بلاکچین پردازش میشوند؛ یعنی TPS آن در حدود 5 است.
حال اگر بیتکوین جهت نهایی کردن یک تراکنش، نیازمند 3 الی 6 بار تأیید آن تراکنش باشد و همچنین هر 10 دقیقه یک بار، یک بلاک جدید به بلاکچین این رمز ارز اضافه شود، آنگاه این قضیه بدین معنا خواهد بود که سرعت نهایی کردن یک تراکنش در بلاکچین بیتکوین، بین 30 الی 60 دقیقه است.
اگر بخواهیم نسلهای مختلف رمزارزها در حوزه پردازش / تایید داده ها را مقایسه کنیم ، می توان چند زیرگروه زیر را متصور شد؛
— قدیمی و ایمن
- بیتکوین: تعدا تراکنش به ازای یک ثانیه: 5 / سرعت نهایی کردن تراکنش : 30 الی 60 دقیقه
- اتریوم: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه : 25 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 25
— کند اما پایدار
- بیتکوین کش: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 300 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 60 الی 180 دقیقه
- بیتکوین SV: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 224 / نهایی کردن تراکنش: 60 دقیقه
- لایتکوین: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 56 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 30 دقیقه
- مونرو (Monero) : تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 4 به همراه ظرفیت تخمینی بیش از 1000 /
سرعت نهایی کردن تراکنش: 30 دقیقه
- بیتکوین گلد (Bitcoin Gold): تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 116 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 60 دقیقه
— نسبتا سریع
- کاردانو (Cardano) تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 250 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 10 دقیقه
- اونتولوژی (Ontology): تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 5300 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 10 دقیقه
- آیکون / ICON: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 9000 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 10 دقیقه
- دوجکوین (Dogecoin) : تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 33 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 6 دقیقه
— زیر 5 دقیقه
- ترون (Tron): تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 2000 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 5 دقیقه
- دیجیبایت (DigiByte) : تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 560 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 2 الی 3 دقیقه
- آیوتا / IOTA: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 1500 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 1 الی 5 دقیقه
— زیر یک دقیقه
- ریپل (Ripple) تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 1500 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 4 ثانیه
- استلار (Stellar): تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 1000 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 4 ثانیه
- آوالانچ / Avalanche تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 5000 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 1 الی 2 ثانیه
- آلگو / Algorand: تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 1000 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 45 ثانیه
- سولانا / Solana : تعداد تراکنش به ازای یک ثانیه: 29000 / سرعت نهایی کردن تراکنش: 2.5 ثانیه
خلاصه آنکه یک ارز دیجیتال تنها در حالتی سریع است که هم TPS بالایی داشته باشد و هم اینکه زمان نهایی کردن تراکنشهای آن، پایین باشد. با توجه به این فرمول، Solana دارای TPS در حدود 29000 و سرعت نهایی کردن تراکنشهای 2.5 ثانیهای بوده و بنابراین سریعترین ارز دیجیتال حال حاضر است.
دو نمونه از مهمترین راهکارهای لایه 2 ، شبکه لایتنینگ بیت کوین (Bitcoin Lightning Network) و پلاسما اتریوم (Ethereum Plasma) هستند. شبکه لایتنینگ بر اساس state channels کار میکند. به این معنی که عملیات بلاکچین در کانال دیگری انجام میشود و در انتها به زنجیره اصلی گزارش میشود. در سوی دیگر چهارچوب پلاسما، ساز و کار زنجیره کناری (Sidechain) که بلاکچینهای کوچکتری هستند را پیاده سازی میکند. از آنجایی که راهکارهای لایه 2 تراکنشها و عملیات بلاکچین را خارج از زنجیره اصلی (لایه 1) انجام میدهند به آنها راهکارهای بیرون زنجیرهای (off-chain) نیز گفته میشود. به دلیل گستردگی ویژگیهای شبکه اتریوم در کنار محبوبیت بسیار زیاد آن، پروژههای لایه دو زیادی برای اتریوم توسعه داده شده است.
فرض کنید شما در کیف پول متامسک خود اتریوم دارید. جهت سواپ آن به یک ارز دیگر که البته بر بستر باک چینی اتریوم / ERC20 است ، هزینه های بسیاری باید پرداخت شود.راه حل این کاهش گس فی استفاده از پروژه های لایه دوم چون اپتیمیزم یا آربیتروم است.
نکته : برخی از این راهکارها / پروژه های لایه دوم اتریوم عبارتاند از:
پلاسما (Plasma)
زنجیرههای جانبی (Sidechains)
کانالهای وضعیت و کانالهای پرداخت (State Channels and Payment Channels)
رولآپهای آپتیمیستیک (Optimistic Rollups)
رولآپهای زیکِی (ZK-Rollups)
والیدیوم (Validium)
پروتکلهای تجمیعکننده (Aggregator)
رولآپهای آپتیمیستیک بهصورت موازی با زنجیره اصلی اتریوم در لایه دوم قرار میگیرند. تراکنشها بهصورت گروهی و خارج از لایه اول اجرا میشوند؛ اما همه این تراکنشها در نهایت در قالب یک تراکنش واحد به لایه اصلی اتریوم ارسال میشوند و از همین طریق، از امنیت شبکه اصلی اتریوم هم بهرهمند خواهند شد. پیشفرض رولآپهای آپتیمیستیک (همان طور که از اسمشان پیداست) این است که تراکنشها معتبر هستند؛ مگر اینکه شواهدی از تقلب وجود داشته باشد که در این صورت، اقدام به انجام محاسبات میکنند. این رولآپها از یک سیستم التزام و اخذ تعهد استفاده میکنند که بر اساس آن، کسی که مسئول یک تراکنش مخرب شناخته شود، دارایی وثیقهاش توقیف میشود. بخشی از این دارایی توقیفشده سوزانده و بخشی دیگر بهعنوان مشوق به طرفی که فعالیت مخرب را در شبکه بهدرستی انجام داده، اعطا میشود.
دیدگاهتان را بنویسید